تخت جمشید شیراز میراث جهانی
تخت جمشید یا «پارسه» نام پایتخت تشریفاتی پادشاهان دوره هخامنشی بوده است و معماری متفاوت و گسترده آن، تاریخچه غنی ایران و البته توانایی بسیار بالای مهندسان ایرانی را به تصویر میکشد.
برای بازدید از تخت جمشید باید راهی استان فارس و شهرستان مرودشت شوید. این شهرستان حدودا ۵۷ کیلومتر با شیراز فاصله دارد و در ۱۰ کیلومتری شمال مرودشت میتوان تخت جمشید را در دامنه کوهی به نام «رحمت» که پیشتر با نامهای دیگری مثل «میترا» و «مهر» نیز شناخته میشدند، پیدا کرد.
تخت جمشید بر روی سکویی که ۸ تا ۱۸ متر بلندتر از جلگه مرودشت است، بنا شده و چندین بخش اصلی دارد که از جمله آنها میتوان به کاخهای تشریفاتی، کاخهای کوچک اختصاصی، خزانه شاهی و همچنین دژ و باروهای حفاظتی اشاره کرد.
نام تخت جمشید از کجا آمده است؟
نام اصلی این شهر باستانی، «پارسه» است زیرا در زمان پادشاهی هخامنشیان، قوم پارس در این منطقه حضور داشتند. پس از آن، یونایان از نامهای دیگری همچون «پرسپولیس» یا «پرسهپولیس» برای این شهر استفاده کردند که به معنی «پارسهشهر» بود. در زمان ساسانیان، از نام «سد ستون» یا «صد ستون» برای تخت جمشید استفاده میشد.
در دوران مختلف حتی این بنا با نامهای بسیار متفاوت دیگری مثل «چهل منار» یا «تخت حضرت سلیمان» نیز شناخته میشد.
صدها سال بعد و زمانی که دوره پادشاهی هخامنشیان به دست فراموشی سپرده شد، مردم قادر به خواندن خطوط میخی روی کتبیهها نبودند و تصور کردند این بنا، همان «اورنگ جمشید» است که در شاهنامه به آن اشاره شده و از همین رو، آن را «تخت جمشید» خواندند.
پژوهشگران معتقدند در دوران ساسانیان، نام جمشید به این بنا نسبت داده شده است. سالها بعد محققان اروپایی متوجه شدند «پرسپولیس» که یکی از مورخان مشهور یونانی به نام «هروات» به نام آن اشاره داشته، همان تخت جمشید است.
گفتنیست جمشید یکی از پادشاهان اسطورهای ایران بوده و جایگاه ویژهای در میان مردم زمان خود داشته است. نام تخت جمشید از سال ۱۹۷۹ در فهرست آثار جهانی یونسکو به چشم میخورد.
تاریخچه تخت جمشید
پیش از اینکه سراغ معرفی کاخها و تالارهای باشکوه تخت جمشید برویم، بهتر است کمی در مورد تاریخچه آن و افرادی که بر آن حکومت داشتند، صحبت کنیم.
مطابق با اسناد موجود، ساخت این بنای عظیم و تاریخی حدودا ۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح به دستور داریوش بزرگ آغاز شده بوده است و ۱۵۰ سال (به روایتی دیگر ۱۲۰ سال) طول کشیده تا کار ساخت تمام بخشهای آن به پایان رسد.
در حقیقت، فرزنده و نوه داریوش یعنی خشایارشا و اردشیر یکم با اضافه کردن چندین ساختمان و بنای بزرگ به مجموعه اول، این شهر باستانی را گسترش دادند. برخی پژوهشگران حتی معتقدند تخت جمشید تا پایان حکومت هخامنشیان در حال توسعه و گسترش بوده است.
یکی از بارزترین ویژگیهای تخت جمشید، وسعت تقریبا ۱۲۵ هزار متر مربعی آن و کتبیهها، نگارهها و آثار باستانی است که در کمتر جایی میتوان پیدا کرد. سنگنبشتههایی که در تخت جمشید یافت شده، اطلاعات ارزشمندی را در مورد تاریخچه غنی و پربار ایران در اختیارمان قرار میدهد. افزون بر این، معماری فوقالعاده این مجموعه نشان از توانایی بسیار بالا و هنر معماران ایرانی داشته است.
جالب است بدانید در طراحی این مجموعه بهآسانی میتوان رد پای فرهنگ و هنر اقوام دیگری مثل مادها، بابلیان، یونانیها و مصریها را نیز مشاهده کرد زیرا در گذشته همه آنها تحت سلطه هخامنشیان بودند.
داریوش کبیر از ساخت این مجموعه تنها یک هدف داشت: ساخت پایتختی متفاوت در امپراطوری خود که نظیر نداشته باشد و خوشبختانه در انجام این کار نیز کاملا موفق بود. البته شواهد نشان میدهد که داریوش همانند پادشاهان مصری که اهرام ثلاثه را ساختند، از مردم و مهندسان صرفا به عنوان بردههایی برای ساخت این مجموعه استفاده نکرده است.
در حقیقت، خشتهای گلی که در سال ۱۳۱۲ پس از خاکبرداری در بخش شمالی تخت جمشید کشف شدند، اثبات میکنند که تمام معماران، استادان، نجارها، سنگتراشها و کارگرهای ساختمانی که در ساخت این مجموعه حضور داشتند، از حقوق و بیمه کارگری برخوردار بودهاند.
تخت جمشید قبل از ویرانی
تخت جمشید قبل از ویرانی میزبان کاخها و عمارتهای کوچک و بزرگی بود که هرکدام برای انجام کاری خاص طراحی شده بودند. در منابع تاریخی حتی آمده که طی آن دوران، برای هر فصلی اقاتگاهی مخصوص وجود داشته و تخت جمشید، اقامتگاه بهاری پادشاهان هخامنشی بوده است.
در دوران حکومت هخامنشیان، پادشاهان بسیاری بر تخت فرمانروایی تخت جمشید تکیه زدند. دوره فرمانروایی داریوش کبیر، ۳۶ سال طول کشید. پس از آن نیز افراد دیگری از جمله خشایارشا، اردشیر یکم، داریوش دوم، اردشیر دوم، اردشیر سوم و داریوش سوم فرمانروای پارسه بودند.
طی سالهای ۴۹۹ تا ۴۴۹ پیش از میلاد مسیح، جنگ سختی میان ایرانیها و یونانیها شکل گرفت. سرانجام، در سال ۳۳۰ پیش از میلاد، اسکندر مقدونی با لشکرکشی به مرودشت و به آتش کشیدن تخت جمشید، به حکومت پرآوازه هخامنشیان پایان داد.
روایتهای متعددی در مورد علت حمله اسکندر به مرودشت وجود دارد. برخی میگویند او این کار را به خاطر شکستن غرور ایرانیها انجام داد زیرا فرمان حمله به کشور یونان از پرسپولیس یا همان پارسه صادر شده بود. بعدها روایت دیگری نقل شد که در آن، به آتش کشیده شدن تخت جمشید به معشوقه او نسبت داده میشد.
طبیعتا هیچ عکس یا تصویر واضحی از هزار سال گذشته این عمارت در دست نیست، اما یکی از قدیمیترین و دقیقترین منابعی که میتوان به آن استناد کرد، نقاشی یکی از طراحان هلندی به نام «کورنلیس دو بروین» است که گفته میشود از نوامبر ۱۷۰۴ تا ژانویه ۱۷۰۵ میلادی از تخت جمشید کشیده است:
بخش های مختلف تخت جمشید
حالا که با تاریخچه تخت جمشید آشنا شدید، میخواهیم شما را با بخشهای مختلف این مجموعه تاریخی و شگفتیهای آن آشنا کنیم.
پلکان ورودی و دروازه ملل
در بخش شمال غربی تخت جمشید، دو ردیف ۱۱۱ پلهای با پهنای زیاد و ارتفاع کم (۱۰ سانتیمتر) در مقابل یکدیگر قرار گرفتهاند که بیشک در همان لحظه اول، شما را مبهوت خود خواهند کرد. در مورد ارتفاع کم پلهها، حدسوگمانهای مختلفی وجود دارد که البته نمیتوان هیچکدام را به صورت صد درصد تایید کرد. برخی معتقدند پلهها برای راحتی حرکت اسبها اینگونه ساخته شدهاند، در حالی که برخی مورخان معتقدند ارتفاع کم پلهها به خاطر حفظ ابهت مهمانهایی بوده است که تصاویرشان را با لباسهای فاخر و ارزشمند میتوان بر روی دیوارههای تخت جمشید مشاهده کرد.
پس از طی کردن ۱۱۱ پله و تماشای نقوش مختلف به «دروازه ملل» که با نامهای دیگری مثل «دروازه بزرگ» و «دروازه خشایارشا» نیز شناخته میشود، میرسیم. دروازه ملل ۱۰ متر ارتفاع دارد و اگرچه حالا بخش اعظم آن تخریب شده، ولی به نظر میرسد یک ورودی و دو خروجی داشته است. چیزی که در اینجا بیش از هر چیزی خودنمایی میکند، طرح مردان بالدار و گاوهایی با سر انسان بر روی دروازهها است. توصیفات بسیاری در مورد این طرحها وجود دارد که بعضا بسیار عجیب هستند. پس از عبور از دروازه ملل نیز باید وارد کاخ بزرگ آپادانا شویم.
کاخ آپادانا (تالار بزرگ بارعام)
آپادانا از قدیمیترین کاخ های تخت جمشید و بزرگترین سازه این بنای تاریخی است که ساخت آن به دستور داریوش بزرگ برای برگزاری جشنهای نوروزی و پذیرش نمایندگان کشورهای دیگر کلید خورد و در دوران پادشاهی خشایارشا به پایان رسید. مساحت کاخ آپادانا به ۱۲ هزار متر مربع میرسد و مطابق با شواهد موجود، ۷۲ ستون سنگی در گوشهوکنار این کاخ وجود داشته است. امروزه فقط ۱۴ ستون از مجموع ۷۲ ستون پابرجاست و ظاهرا بسیاری از بخشها در اثر یک آتشسوزی مهیب نابوده شدهاند.
اگرچه مردم، این کاخ را بیشتر با نام «آپادانا» میشناسند، اما در هیچکدام از کتبیههای کشفشده در تالار چنین نامی ذکر نشده است؛ به همین جهت، شاید بهتر باشد این مجموعه عظیم را با نام «تالار بزرگ بارعام» معرفی کنیم.
کاخ صد ستون
اما یکی دیگر از باشکوهترین و عظیمترین سازههای تخت جمشید که بیشک تماشای آن شما را حیرتزده خواهد کرد، کاخ صد ستون با تقریبا ۴ هزار و ۳۰۰ متر مربع مساحت است. در تالار مرکزی این کاخ، از ۱۰۰ ستون ۱۴ متری برای نگه داشتن سقف استفاده شده بوده و به همین جهت از آن به عنوان «بزرگترین تالار سرپوشیده جهان» یاد میشود.
از نظر وسعت، کاخ صد ستون دومین کاخ در تخت جمشید محسوب میشود و طبق تحقیقات پرفسور هرتسفلد، ساخت آن در زمان خشایارشا آغاز و در زمان اردشیر یکم به پایان رسیده است.
کاخ تچر
«تچر» یا «تچرا» نام کاخ اختصاصی داریوش بزرگ است که در جنوب غربی آپادانا قرار گرفته و طول آن به ۴۰ متر و عرض آن به ۳۰ متر میرسد. محققان بر روی یکی از کتبیهها نوشتهای با این مضمون را پیدا کردهاند: «من، داریوش، این تچر را ساختم.»
از کاخ تچر با عنوان موزه خط هم یاد میشود زیرا در این کاخ، کتبیههای بسیاری از زمان هخامنشیان تا قاجار را میتوان پیدا کرد که هرکدام گویای داستانی مجزا و هیجانانگیز هستند. کاخ روی صفهای با ارتفاع ۲.۴ متر ساخته شده و در مرکز آن، اتاقی با اضلاع ۱۵ متری برای پادشاه بنا شده است. در اینجا باز هم نگارهها و نقاشیهای روی دیوار با ما حرف میزنند؛ از نقشهای برجسته روی دیوار که پادشاه و دو ملازمش را به تصویر میکشند تا نقشهای برجسته روی راهپله از خدمتکاران و سنگهایی که مانند آینه صاف هستند، همگی شما را در بدو ورود به کاخ تچر مبهوت خواهند کرد. به خاطر صیقلی و صاف بودن سنگهای این کاخ، برخی از آن با نام «کاخ آینه» نیز یاد میکنند.
اگرچه تچر به معنی «خانه زمستانی» است، اما مدارکی مبنی بر اینکه داریوش، زمستان را در این کاخ میگذرانده در دست نیست. گفتنیست بعد ساخت کاخ اصلی توسط داریوش، ایوان و پلکان سنگی جنوبی توسط خشایارشا و پلکان سنگی غربی توس اردشیرشاه دوم ساخته شده است.
کاخ ه (کاخ اچ)
در غرب کاخ هدیش و جنوب غربی تختگاه، کاخی به نام «ه» یا «اچ» را میتوان پیدا کرد که البته حالا بسیای از بخشهای آن ویران شده است. تحقیقات انجامشده نشان میدهد که خشایارشا دستور ساخت این کاخ را صادر کرده و پس از آن، اردشیر یکم آن را به اتمام رسانده است. روی پلکان این کاخ، دو گروه ۱۶ نفره نیزهدار پارسی و همچنین کتبیهای باستانی را میتوان مشاهده کرد که متاسفانه تا حد زیادی ویران شده است.
کاخ هدیش
در جنوبیترین و البته مرتفعترین قسمت از صفه تخت جمشید، کاخی به نام «هدیش» را میتوان پیدا کرد که مخصوص خشایارشا بوده است. هدیش کاخی مستطیلیشکل با مساحت تقریبا ۲۲۰۰ متری است که در تالار اصلی آن ۳۶ ستون وجود داشته است. به علاوه، در این کاخ دو مجموعه پلکان وجود دارد که به کاخ ملکه وصل میشوند.
هدیش به معنای جای بلند است و از آنجایی که همسر دوم خشایارشا نیز به همین نام بوده، این کاخ هدیش نام گرفته است. هرچند، برخی کارشناسان معتقدند که این کاخ در زمان داریوش ساخته شده است، اما کتبیهها و سنگنبشتههای یافتشده در این کاخ از ساخت آن توسط خشایارشا خبر دارند. کاخ هدیش از نقاطی است که بیشترین صدمه را در آتشسوزی دیده و رنگ زرد سنگها، به نوعی نشاندهنده تمام شدن آب داخل آنها در اثر حرارت بسیار بالا هستند. برخی معتقدند نقطه شروع آتشسوزی، همین کاخ بوده است.
کاخ ملکه
در نزدیکی کاخ هدیش، کاخی به نام «ملکه» وجود دارد که به دست خشایارشا ساخته شده و نسبت به سایر بناهای تخت جمشید، در ارتفاع پایینتری قرار دارد. پرفسور هرتسفلد که در سال ۱۹۳۱ بخشی از این کاخ را خاکبرداری و تجدید بنا کرد، حدس میزند که کاخ ملکه در واقع حرمسرای خشایار شاه بوده باشد چرا که دیوارهای ضخیم و تنها یک در برای ورود و خروج داشته است. گفتنیست امروزه قسمتی از این کاخ به عنوان موزه و اداره مرکزی تاسیسات تخت جمشید مورد استفاده قرار میگیرد.
کاخ سه دری (تالار شورا)
کاخ مرکزی، کاخی با سه دروازه و چند راهرو با ظاهری چهارگوش است که بخشهای مختلف تخت جمشید را به یکدیگر وصل میکند. اگر به نقاشیهای روی دیوارهها و پلکان این کاخ دقت کنید، افرادی را میبینید که به شکلی غیر رسمی به دیدار فرمانروا میروند؛ همین موضوع نیز باعث شده است تا این کاخ با نام تالار شورا یا کاخ شورا نیز شناخته شود.
تالار مرکزی، عمارتی کاملا مربعیشکل با دیوارهایی به طول ۱۵.۵ متر و چهار ستون سنگی است. اگرچه امروزه بسیاری از بخشهای این کاخ تخریب شده، اما شواهد نشان میدهد که پادشاه از دروازه تعبیهشده در ضلع شرقی وارد تالار میشده است.
دروازه شمالی کاخ، ما را به حیاط آپادانا میرساند، در حالی که از دروازه جنوبی میتوان وارد یک حیاط خلوت کوچک و سپس کاخ هدیش شد. توصیه میکنیم هنگام قدم زدن بر روی این پلهها از سنگتراشیهای روی آنها و نگارههایی که حرفهای زیادی از اتفاقات داخل این کاخ داشتهاند، غافل نشوید زیرا اسرار بسیاری در آنها نهفته است.
جالب است بدانید در این کاخ، دو ستون با سر انسان (سر انسان سمبل تفکراست) وجود دارد؛ چیزی که در بقیه جاهای تخت جمشید دیده نمیشود.
کاخ G
یکی دیگر از عمارتهای مهمی که در مجاورت کاخ هدیش قرار گرفته، کاخ G است. اگرچه امروزه بسیاری از بخشهای این کاخ زیبا ویران شده، اما بقایایی از یک بنای بلند که ظاهرا روی سنگ خارای کوه ساخته شده بوده است، احتمالا بیش از هر چیز توجه شما را به خود جلب خواهد کرد.
روی دیوار جنوبی این بنای تاریخی، تصاویری از سربازان و خدمه به چشم میخورد که بهنظر به کاخ داریوش برده شدهاند.
دروازه نیمه تمام
یکی از مهمترین بناهای تخت جمشید، دروازه نیمه تمام است. این دروازه بزرگ از نظر ظاهری شباهت زیادی با دروازه ملل دارد و در بخشهای شرقی و غربی آن میتوان دو اتاق را پیدا کرد که ظاهرا برای استقرار نگهبانان در نظر گرفته شده بودند.
همچنین مطالعات نشان میدهد که معماران قصد داشتند این دروازه را همانند یک گاو بالدار و به عنوان بزرگترین بنای مجموعه بسازند که متاسفانه با حمله اسکندر به مرودشت و ویران کردن تخت جمشید، ساخت آن نیز هیچگاه تمام نشد.
ساختمان خزانه شاهی
دیگر بخش مهم و ارزشمند در این مجموعه ۱۲۵ هزار متری، ساختمان خزانه است که گفته میشود به دستور داریوش کبیر ساخته شده بوده است. خزانه حدود ۱۰۴۰۰ متر مساحت دارد و در آن میتوان دو تالار باشکوه و بزرگ را با ۹۹ و ۱۰۰ ستون در کنار تعدادی اتاق، راهرو و حیاط روباز پیدا کرد.
خشتهای گلی که توسط پروفسور اشمیت در ساختمان خزانه پیدا شده، حاوی اطلاعاتی فوقالعاده ارزشمند در مورد حقوق کارگران و چگونگی پرداخت دستمزد آنها به زبان عیلامی بوده است.
آرامگاه اردشیر دوم و سوم
در کنار ساختمانهای مهم و کاخهای کوچک و بزرگ، آرامگاههای اردشیر دوم و اردشیر سوم نیز بر روی کوه رحمت و رو به تخت جمشید قرار گرفتهاند. برای نما از علامت یک صلیب با چهار شاخه هماندازه استفاده شده است که هرکدام مفهومی جداگانه داشته و با علامتهای مخصوصی معرفی شدهاند.
آبروهای زیرزمینی
یکی دیگر از شگفتیهای تخت جمشید به وجود آبروهای زیرزمینی مربوط میشود؛ مجاری مخصوصی که در قالب یک شبکه فاضلاب در زیر بناهای مختلف طراحی شده بوده است تا با هدایت سریع و آسان آب باران از خیابانها و حیاطهای مجموعه، آسیبی به ساختمانهای اصلی نرسد.
ظاهرا محل تجمیع این آبها در دامنه کوه رحمت و خندقهایی بوده که به منظور ذخیره آب و استفاده از آن در هنگام نیاز و همچنین مقاصد دفاعی استفاده میشده است. ساخت این شبکه فاضلاب، اوج توانمندی و ظرافت هنر معماران ایرانی در هزاران سال قبل را به تصویر میکشد.
موزه تخت جمشید
کاخ ملکه که در واقع همان حرمسرای خشایارشا بوده است، امروزه به موزهای بسیار زیبا تبدیل شده که در آن میتوان بسیاری از کتبیهها، گلنبشتهها و سایر آثار تاریخی به دست آمده از تحقیق در این منطقه را مشاهده کرد.
اینجا در حقیقت از قدیمیترین بناهایی در ایران است که به یک موزه تبدیل شده و آثار به نمایش گذاشته در آن میتواند حسابی شما را سرگرم کند. مهرههای دوران هخامنشی، لوحهایی با خط میخی، پردههای سوخته تخت جمشید و سنگنبشتههای خشایارشا که به کتبیه خشایارشا معروف هستند، برخی از ارزشمندترین آثاری هستند که در موزه تخت جمشید میتوان آنها را پیدا کرد.
بازسازی تخت جمشید
طی سالهای گذشته، افراد بسیاری نسبت به بازسازی تخت جمشید اقدام کردند تا این میراث ملی و جهانی حفظ شود. نخستین تلاش در همان سالهای اولیه صورت گرفت و برخی پادشاهان با تعمیر بنای بعضی کاخها تلاش کردند از تخریب آنها جلوگیری کنند.
در صده اخیر، یک گروه شرقشناس آمریکایی از شیکاگو در سال ۱۳۰۹ اقدام به مرمت این بنای تاریخی کردند و حین خاکبرداری موفق شدند کتبیه خشایارشا را پیدا کنند؛ کتبیهای که نشان میداد آن عمارت در واقع کاخ ملکه بوده است.
پس از آن، باستانشناسی آلمانی به نام اریک اشمیت در سال ۱۳۱۴ به خاکبرداری از ساختمان خزانه و کاخ صدستون پرداخت. وی در جریان فعالیتهای خود، استحکام پایه ستونهای کاخ آپادانا، کتبیه بارعام و بخشی از دیوارههای خشتی کاخها را مرمت کرد. فعالیت اریک اشمیت در شیراز تا سال ۱۳۱۹ ادامه پیدا کرد و او موفق شد آثار تاریخی ارزشمندی را در بقایای تخت جمشید کشف کند.